7- Pepper این واژه ازفلقل ایرانی گرفته شده است. این واژه به گونه Piper درلاتین، معتقدند اصل کلمه آرامی است که بازهم زبان بخش بزرگی ازایران بوده و دردوران هخامنشی یکی از زبانهای رسمی ایران محسوب میشده است.
8- Spinach – اسفناج: این واژه ایرانی درزبانهای دیگر به صورت گوناگون یافت میشود، ازجمله درفنلاند Pinatia پیناتیا، درانگلیسی وفرانسه Spinach ودرزبانهای دیگر اروپایی کم وبیش با تغییراتی کاربرد دارد. جالب این است که بدانیم اسفناج خود معرف سپاناج فارسی است ودرفرهنگ های کهن عربی چون" البلغد" ابویعقوب کردی نیشابوری و" السامی فی السامی" میدانی نیشابوری، به همین صورت آمده است.
9- Candy : کلمه قند واژهی است پارسی، همان طور که شکرواژهای است ایرانی. پس ازساخته شدن شکر درایران که به اعتراف عمومی ریشه آن ایرانی وفارسی است ، کلمه قند به همین نام به وجود آمد. کم وبیش ریشههای مشابهی مثل کندو را درزبان فارسی مییابیم. یکی ازواژههای انگلیسی که ریشه مشابهی با قند دارد عبا رتست از: Candy (شیرینی). زیرا شیرینی ولذت دراین واژه با کلمه قند سنجیده شده است.
به گفته محمود بختیاری، کاندیدای وکالت درزمان قدیم لباس سفید رنگ شکری میپوشیده وبه همین ترتیب خود را نامزد انتخابات میکرده وبدین رو واژه Candidate (کاندیدا، نامزد) ساخته شد.
10- Caulifower- kale : به معنی کلم است. با توجه به شباهت این ریشهها امکان دارد این واژهها هم ریشه ایرانی داشته باشند.
11- Nuphar – نیلوفرزرد، Nenaphar – نیلوفر زرد؛ نام گل زیبای نیلوفراست که در زبان های دیگراروپا ازجمله فرانسه- یونانی وترکی دیده میشود.
12- Orange : نارنج وترنج درپارسی کهن به نارنج وپرتقال اطلاق می شدهاند؛ درفرانسه Orange ، درژاپنی Orenzi ودرزبانهای ترکی، کردی، آسوری وبسیاری اززبانهای دیگر دنیا ریشه دوانیده است.
13- Rubart- ریواس: اصل این واژه رواند وریماس ( ریواس) است . واژههای مشابه درزبانهای دیگرازجمله ایتالیایی ، فرانسه، انگلیسی وترکی دیده میشود.
14- Ginger – زنجبیل: درزبان انگلیسی؛ Zenzero ایتالیایی
15- Lemon – لیمو: ریشه لیمو درغالب زبانهای دنیا ازجمله ترکی؛ اسپانیولی، ایتالیایی، زبانهای اسکاندیناوی وروسی به کارمیرود. نیزکلمه Limo nade که ازلیمو گرفته شده است. Lemon drop ، آب نبات ترش، Lemon joic آب لیمو وغیره.
16- کلمه بوته که ریشهی پارسی واصیل است. درزبانهای اروپایی به گونه Botamic (علم گیاهشناسی) ریشه دوانده است. وبه نظر میآید که لفظ Pon فنلاندی نیزکوتاه شده آن باشد. درزبان ترکی نیز واژه بوته را داریم. واژه Botanic تقریبا بینالمللی است و درتمام زبانهای اروپایی، سوئدی، نروژی،فرانسه ، آلمانی وروسی به کار میرود.
17- Silk- ابریشم: این واژه انگلیسی وSoie (سویه) فرانسه، سیرا، عربی، سیراج، حبشی، ازواژه فارسی سره گرفته شدهآند. به خوبی میدانیم که ایران یکی ازمراکز مهم پرورش کرم ابریشم بوده است. واگرچه چین هم مرکز عمده تولید ابریشم به شمارمیآمده اما این واژه ازراه ایران به اروپا رخنه کرده است.
18- Saffron – زعفران: نیز واژه بین المللی گردیده ودرتمام اروپا کاربرد دارد.
19-Garden- باغ: این ریشه ایرانی است. زیرا درروستاهای ایران واژه کرت که درحقیقت با غچههای مخصوص مو وسایر درختان میباشد، به کارمیرود. درگویش کرمانی، گارت به جویهای که درآنها درخت خرما کاشته میشود وصورت باغ کوچکی را مییابد اطلاق میگردد. ازهمین ریشه Garten آلمانی Jarten ژاردن فرانسه راباید به خاطر سپرد.
20- مقایسه واژههای Tree انگلیسی، درو روسی ودارو درخت فارسی نشان میدهد این ریشهها نیزهما نندی دارند. اما به نظر میرسد که این کلمه پایه باشد.
|