فایدیم

حرف

فایدیم

حرف

شب یلدا و از آن پس زایش خورشید

شب‎ یلدا پایان شبهای دراز پاییزی و آغاز دراز شدن روزها و نور است و‎‎‎ ایرانیان‎‎ که همواره خواهان پاکی‎‎ و روشنی هستند، این‎‎ شب‎ بلند را جشن می‎‎ گیرند و شب‎ زنده‌داری‎ می‌کنند.

«یلدا» لغتی‎‎‎ سریانی و به‎‎ معنای زایش است‎ و بر اساس‎ اندیشه ی‎ ایرانیان‎‎ کهـن، از فـردای‎ شـب‎ یلدا بر مدت‎ روزها افزوده‎ و میترا (مهر یا خورشید) از نـو زاییده می‎ شود.

در گذشته‎‎،‎ ایرانیان‎‎ آنچه را که نیک‎ بود به‎‎‎ اهورامزدا نسبت‎ می‎ دادند و آنچه را که بدی‎ و زشتی‎‎ بود زاده ی‎ اهریمن‎ می پنداشتند. تضادهای‎‎ طبیعت‎ مانند گرما و سرما، سفیدی و سیاهی‎، روز و شب‎ و نیز تضـادهـای‎‎ خـوی انسانی‎‎‎ مـاننـد خـوبـی و بـدی‎ و دوستـی و دشمنی‎، از جمله‎ نمادهای‎ خیر و شر بود.

روز روشن‎ که‎ هنگـام‎ کشـت‎‎ و کـار اسـت را آفریده‎ مزدا و شب‎ را از اهریمن‎ می‎دانستند، ازاین‎‎ رو برای‎ رهایی‎ از اهریمن شب‎ هادور آتش‎ می‎‎ نشستند و به‎ این‎‎ شب‎ ها آتشـان مـی گفتند و به‎‎ همین‎‎ دلیل‎ شب‎ یلدا که پس‎ از آن روزها بلندتر می‎ شـد بـرایشـان‎ مهـم‎ بود.

زایش‎ خورشید و آغاز دی‎ ماه‎ را آییـن‎هـا و فرهنگ‌های‎‎‎ بسیاری از سرزمین های کهن‎، آغاز سال‎ قرار داده‎‎‎ انـد و بـه شگـون‎ روزی‎ کـه خورشید از چنگ‎ شب‌های‎ اهریمن‎ نجات‎‎ می‎یافت، روزی‎‎ مقدس‎ برای مهرستایان بود.

برپایی‎ مراسم‎ جشن‎‎ شب‎ یلدا قرن های‎‎ متمادی در ایران‎‎ و روم‎ معمول‎ بوده‎ است‎ و ایـن دو ملت‎ از دیرباز به‎‎ خورشید علاقه مند بودند زیرا دین هر دوی آنها میترائیسم یا خورشید ستایی بوده است.

پس‎ از اینکه‎ رومیان‎ به مسیحیت‎ روی آوردند، شب‎ یلـدا که شب زایش مسیح قرار دادند که با حضور خود به دنیا نور خواهد داد و آنرا با نام‎ عید کریسمس‎ یا نوئل گرامی‎‎ می دارند.



ایرانیان‎‎‎ هنوز همچون گذشتـه‎ شـب‎ یلدا را جشن‎‎ می‎ گیرند و اقوام‎ و خـویشـان دور هم نشسته، پدربزرگها و مادر بزرگها برای‎ کوچکترها قصه‎ می‎ گویند، فال‎ حافظ می‎ گیرند و آجیل‎ های‎ گوناگون، انار، انگور، ازگیل‎، هندوانه‎ و ... می‎ خورند.

ایرانیان‎‎ معتقدند باخوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به‎‎ تنشان‎ تاثیر نداشته و اصـلا سرمای‎ زمستان‎ را حس‎ نمی‎کنند.

دراین‎ شب‎ خیلی‎ از خانواده ها شاهنامه میخوانند و فال حافظ می‎ گیرند و نشست خود را بـا شعر حـافـظ شیرین‎ تر می‎ کنند.

 

۱۲ ماه سال در انگلیسی به چامه فارسی.

ژانویه ماه سرما - با باد و برف همراه

انگشت دست و پا را سوزش دهد به ناگاه

فوریه ماه باران - ریزان به کوه و صحرا

یخ بسته برکه ها را- از نو کند چو دریا

در ماه مارس هر سو -بوی نسیم بر جو

گلبوته های نرگس - این سو شوند و آن سو

آوریل خوش بحالست- هنگام پامچالست

بر دست و پایت افشان- بهتر از این محالست

مه دسته های بره - آرد به دشت و صحرا

با مادران پشمین خیزان-دوان- به هرجا

ژوئن گل است و لاله- سوسن به جویباران

با گل کنند دسته در فصل گل نگاران

ژوئیه ماه گرماست- فصل شنا و دریاست

فصل گل است و میوه- گاه شکار دلهاست

اوت ماه خوب خرمن - گاه درو رسیدن

هنگام خوشه چیدن- خرمن به ده کشیدن

سپتامبر ماه پائیز-ماه خوش دل انگیز

بازیکنان به بازی بر توپ می برن خیز

اکتبر ماه صید است-قرقاول است بسیار

گردو ز شاخه چیدن-بر کندن دل از یار

نوامبر ماه پایان-پاییز و برگ ریزان

سرما و سوز و باران -اما نه چون زمستان

دسامبر ماه سور است -گاه نشاط و شور است

عیسی به زاد روزش بر بستری ز نور است.

                                                               برگردان به چامه فارسی:س.عبدرحمان گمارونی پور.     

 

 

متاسفم

 بیشتر مواقع از این متاسف میشم که با چه آدم هایی هکلاسی ام.چه دختر و چه پسر. فکر می کنم که اونا فقط  بلدن بچه بیارن. بچه هایی مثل خودشون تربیت کنن . همون طور که پدر و مادرهای اونا- اونارو تربیت کردند.