شعر من
برگردانده شده به انگلیسی
همان بویی را دارد که
زمین تر در پاییز
پس از ریزش باران
رایحه ای را حرکت میداد درتخیلاتم
همراه با رویایم در آن صبحدمی
که هنوز خواب آلوده
می گشودم چشمهایم را در حالیکه
روی نیمکت مدرسه نشسته بودم
( کریستینا کانتیلی -ترجمه مهناز بدیهیان)
قبل از رفتن
من باز گشتم را تصور میکنم،
عکسی از من ،با شلواری سیاه بپا
که آنرا در حافظه ی کامپیوترم می گذارم
تا به نامه ای وصل شود
که به قلب تو فرستاده می شود
( کریستینا کانتیلی -ترجمه مهناز بدیهیان )